کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

717

حس ناامنی .. حس تنهایی .. حس سنگینی .. حس نفس تنگی .. ترس .. اضطراب .. استرس .. کابوس .. دلهره .. غم .. غم .. غم ..

همه کم و کمتر میشن .. میدونم .. اگر برگردم و باز رو به منبع و سرچشمه ی خوبیها قرار بگیرم .. 

دلم آرام گرفتن دلم را میخواد .. دلم سبک شدن دلم را میخواد .. و دلم تکیه زدن به یک قدرت محکم و تمام نشدنی و خستگی ناپذیر و مهربان را میخواد ..

و کاش به خودم رحم کنم .. و به باقیمانده ی نفس هام .. 

.

کاش روزی نرسه که برای من دیر باشه .. ایشالا که اینطور نمیشه :)




نظرات 3 + ارسال نظر
زهرای روزهای خوب پاییزی 31 فروردین 1394 ساعت 15:49

دل آروم...روزهای خوش...تن سالم...دل خوش همشو برات آرزو میکنم دوستم

زهرا
مسیرت چرا به وبت نمیخوره دختر؟؟


مرسی .. و منم برای شما و همه آرزوهای خوب دارم

زهرای روزهای خوب پاییزی 1 اردیبهشت 1394 ساعت 07:10

وای چرا این همه عصبی
چشم به زودی می نویسم ...این روزها اداره مون خیلی شلوغه اما هرجور شده می نویسم ایشالا...کلی حرف تو دلم دارم که دوست دارم بنویسمشون



آخه با هر بار خوندن "خانه تکانی" سیستم اعصابم به هم میریزه

گنجیشک 1 اردیبهشت 1394 ساعت 09:51

مراقب قشنگترین روزهای عمرت باش دوستم
همه چیز با دستای خودت درست می شه شک نکن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد