مدتی بود به شوخی و خنده هر کالایی گرانتر می شد می گفتیم از سبد کالای خانواده حذفش می کنیم ..
.
در راه شمال بودیم .. همینطور که نگاهم را روی طبیعت یخ زده می لغزوندم، یادم اومد که بگم :
+ راستی فدایی! می دونی این مرغی که میگن توی شهروند و نمایشگاه مصلی کیلویی 5100 تومنه جریانش چیه؟؟
: نه .. چیه؟
+ مرغ منجمد وارداتی !! من که اصلا میل ندارم بخریم .. همین مونده بود مرغ منجمد وارداتی بشه کیلویی 5100
: خب به سلامتی سبد هم خالی شد و می تونیم بفروشیمش :))))))))))))))).......
ثانیه ای بعد من بودم و صدای خنده هام و نگاه شیطون عشقم ..
یعنی من عاشق این نکته گویی های تو ام عزیزم ..
.
کابل دوربین ما رو ندیدین؟؟ فک کنم گم شده :))
به به رسیدن به خیر!
اخ اخ که همسریت به چه نکته ظریفی اشاره کرده!
مرسی عزیزدلم ..
آره واقعا .. دیگه سبد خالی شده
شما تهران نبودید؟ممنونم عززززیزممممم از تماست و لطفت.شرمندت شدم عزیزم.
مواظب خودتون باشید
سفر بی خط باید بگم یا رسیدن بخیر؟
پنجشنبه ظهر حرکت کردیم عزیزم ..
خواهش می کنم این چه حرفیه .. نشد ببینیمتون
الان شرکتم .. رسیده ام
رسیدن بخیرعزیزم..
بامزه اما تلخ..
مرسی ..
تلـــــــــــخ !!
رسیدن بخیر خوب بود ایشالله سفرتون؟
بامزه.کاش میشد برای شکم خالی هم اینطوری تعریف کنیم.
یا برای مهمون ها ی عید
مرسی عزیزم .. خوب بود خدا رو شکر..
می بینی مژگان چه وضعی شده ..
بهونه نیار برای عکس نگرفتن. رم دوربینو بزن توی لپتاپ حتما لازم نیسکه کابل باشه
این روزا دیگه جز شپش چی میمونه ته سبد؟
چشــــــــــــــ-م
.
وای راست میگی به خدا ..