کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

۷۷۹

پیامک واریزی پول‌ش را برایم فوروارد کرده .. میدونم پول ِ چی هست .. 

تابستان ۹۶ .. ۱۳ تیر .. تماس‌های پشت هم من .. زنگ‌های ممتد و کشدار .. و مامانی که نیست تا تلفن دختر باردارش را جواب بده .. 

ساعت ۶ عصر .. تماس دوباره .. صدای آقایی از پاسگاه شهر چند صد کیلومتر دورتر .. که میگه "دختر گلم" را روی صفحه گوشی  دیده و تماس را جواب داده تا بیش از این بی‌خبر نمانیم ..

مامان مثل یک پروانه‌ی محبوس در بطری، به در و دیوار و سقف ماشین کوبیده شده بود .. تریلی بی‌حواس، با سواری مامان و همکارها سرشاخ شده بود .. 

حالا مامان هست .. با تنی که در درد پیچیده شده .. و پیامک‌ی که دستم می‌رسه .. چند تا عدد و رقم را نشان میدهد که بهش میگن "دیه" .. 

.

صدای گریه‌هایش را .. از دور می‌شنوم ..




نظرات 1 + ارسال نظر
باران 21 اردیبهشت 1398 ساعت 22:04

وای قاصدک، وای

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد