آخه چرا هی بد میره بدتر میاد! و ما تا کی و کجا می تونیم کِش بیاییم و تحمل کنیم!!! می دونم با غر زدن چیزی درست نمی شه اما یه روزی می رسه که به خودمون می گیم«ینی ما اون روزها رو پشت سر گذاشتیم؟؟؟»
عزیز دلم کامنت دونی ها قبلیت باز نمی شن!!! اون دخترک بد رو دوس داشته باش و بهش احترام بذار و تبدیل به دخترک خوبش کن!!! شاید باید به تنهایی بهش بها بدی تا آروم بگیره و بعد می بینی دنیا و کائنات همیشه براش می خوان!!!
نوشته ی 418 چنانی تاثیرگذار بود در من که تمام تنم مورمور شد!!! عالی نوشته بودی و تامل برانگیز!!! شاید هم دلگیر بود! نمی دونم هر چی بود عجیب به دلم نشست!!!
خوشحال شدم از دیدنت دوست گل و خانومم!!! و یک عالمه آروزهای خوب برات در سر دارم!!!
من با همه حال بد این روزهام عجیب امیدوارم که اون روز می رسه .. و ما به اونچه لایقش هستیم می رسیم .. به امید خدا .. . اینقدر که تو مهربونی .. با بداخلاقی ها هم می سازی .. . 418 برای خودم دلگیر بود .. تو با اون چشمهای براقت و صورت خندانت کلی به جمع انرژی میدی .. ممنون عزیزم .. منم برای تو بهترین ها رو میخوام
یعنی اخر اعتراض بودااا کلی کیف کردم با پستت واللا مااون روزا که میتونستیم بریم از رستوران غذا بگیریم ناشکری کردیم و خصیص بازی دراوردیم رفتیم از سوپری نون پنیرو چیپس خلالی گرفتیم زدیم به بدن ولی می چسبیدا قاصدک
منم قبلا خیلی از بیرون غذا میگرفتم اما الان واقعا کمتر شده. البته رام که میاد قضیه فرق میکنه:دی اون موقع اصلا نه وقت نه حوصله اشپزی ندارم
الان طوری شده که اگر غذای با کیفیت بخوای بخری کلی باید هزینه کنی برای هر وعده .. خیلی هم خوب .. خب بعد از چند وقت همدیگه رو می بینید نمیهش که مدام مشغول آشپزی باشی عزیزم ..
بازخوبه همین لوبیا رو هم میشه خرید
فردا روزها فقط میشه نون خشک خالی خورد
کاش اون روزا نیاد ..
عزیزم ناراحت نباش .. خودمون همه چی رو درست می کنیم
وای لوبیا و قارچ!!
ستاد روحیه دهی!! :)
آفرین ..
حالا خوبه شما کنسرو میگیرید ما که با تخم مرغ سر و ته قضیه رو هم میاریم
آخه چرا هی بد میره بدتر میاد!
و ما تا کی و کجا می تونیم کِش بیاییم و تحمل کنیم!!!
می دونم با غر زدن چیزی درست نمی شه اما یه روزی می رسه که به خودمون می گیم«ینی ما اون روزها رو پشت سر گذاشتیم؟؟؟»
عزیز دلم کامنت دونی ها قبلیت باز نمی شن!!!
اون دخترک بد رو دوس داشته باش و بهش احترام بذار و تبدیل به دخترک خوبش کن!!! شاید باید به تنهایی بهش بها بدی تا آروم بگیره و بعد می بینی دنیا و کائنات همیشه براش می خوان!!!
نوشته ی 418 چنانی تاثیرگذار بود در من که تمام تنم مورمور شد!!! عالی نوشته بودی و تامل برانگیز!!! شاید هم دلگیر بود! نمی دونم هر چی بود عجیب به دلم نشست!!!
خوشحال شدم از دیدنت دوست گل و خانومم!!! و یک عالمه آروزهای خوب برات در سر دارم!!!
من با همه حال بد این روزهام عجیب امیدوارم که اون روز می رسه .. و ما به اونچه لایقش هستیم می رسیم .. به امید خدا ..
.
اینقدر که تو مهربونی .. با بداخلاقی ها هم می سازی ..
.
418 برای خودم دلگیر بود ..
تو با اون چشمهای براقت و صورت خندانت کلی به جمع انرژی میدی .. ممنون عزیزم .. منم برای تو بهترین ها رو میخوام
یعنی اخر اعتراض بودااا
کلی کیف کردم با پستت
واللا مااون روزا که میتونستیم بریم از رستوران غذا بگیریم ناشکری کردیم و خصیص بازی دراوردیم رفتیم از سوپری نون پنیرو چیپس خلالی گرفتیم زدیم به بدن ولی می چسبیدا قاصدک
چیپس که عشق منه ..
نووش جونتون عزیزم ..
راستی دوستم امروز ناهار خورد یا نه؟؟؟
بلی .. الویه ساخت نامی نو .. با 4 کف دست نان .. تقریبا خودم رو خفه کردم از گشنگی ..
منم قبلا خیلی از بیرون غذا میگرفتم اما الان واقعا کمتر شده. البته رام که میاد قضیه فرق میکنه:دی اون موقع اصلا نه وقت نه حوصله اشپزی ندارم
الان طوری شده که اگر غذای با کیفیت بخوای بخری کلی باید هزینه کنی برای هر وعده ..
خیلی هم خوب .. خب بعد از چند وقت همدیگه رو می بینید نمیهش که مدام مشغول آشپزی باشی عزیزم ..