کنج ِ دنج

گاه نگار

کنج ِ دنج

گاه نگار

491


یکسال گذشت .. از آن پنجشنبه ای که  با کاسه ای آب .. و قرآن به دست .. بدرقه ات کردم .. بغض و اشک را پنهان کردم و بعد از رفتن تو در آغوش تنهایی فرو رفتم ..

یکسال گذشت .. از شروع ان روزگار .. که تلخی بعضی روزهایش هنوز زیر دندانم مانده ..

یک سال گذشت .. گذشتنی که باورش نمی‌کنیم .. اما گذشت ..

و تو به پاس یک سال صبوری و خدمت ارزنده ات .. امروز به عنوان نفر نمونه تشویق می‌شوی و جایزه می‌گیری .. 

و من .. باز غرق در غرور افتخار آفرینی تو می‌شوم .. مرد نمونه من ..




نظرات 5 + ارسال نظر
سیندخت 1 تیر 1392 ساعت 12:38

تبریک عزیزم...
همیشه پر باشه زندگیتون از افتخار و موفقیت...

مرسی عزیزم ..
ایشالا برای همه :))

دخملی 1 تیر 1392 ساعت 14:36

اخی جدی یک سال شد؟ به نظرم زود گذشت نه؟!

دخملییییییییییییییییییییییی!! از من و احسان بپرس عزیزم :DDD

همیشه خبر خوشی‌ها و موفقیتهاتون رو بشنویم. تبریک میگم حسابی.

عزیزم .. :))
ایشالا برای شما هم ..

تو به مردت خیلی زیبا افتخار میکنی و بیش از اون به نظر من مردت به تو افتخار میکنه به خاطر همه ی صبوری ها و همدلی هاااا حتی با همه ی نقصان هاش ... به هر حال کار هر چیز نیست نمیدونم چی چی کوفتن . نمیدونم چی ماده میخواهد و زن کهن
بــــــــــــه بـــــــــــه ضرب المثل

:DDDDDDDDDDDDDDDDDD
از دست تو ..
کار هر کس نیست خرمن کوفتن .. گاو نر میخواهد و مرد کهن !!
فکر کنم این درسته ..
بعدشم ممنون .. اعتماد به نفسم بالا رفت :))

اطلسی 5 تیر 1392 ساعت 08:44

من میفهممت متاسفم اگه اینجوری پیش بیاد...سخت میگذره

ولی گذشت .. چه راحت می گرفتم .. چه سخت ..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد