قرار بود عمل سرپایی باشد و ما همان روز با سلام و صلوات مامان را به خانه ببریم ..
ولی .. به دلایلی شبمان در بیمارستان گذشت ..
هنوز حالم از آن شب بد است .. از آن تجربه ..
.
شاید هنوز درس نگرفتهام – که نگرفتهام- که روزگار باز، خواست به یادم بیاورد که زندگی تنها برنامهریزی درست نیست .. مدیریت درست برنامههاییست که ریخته شدهاند ..
.
خدایا! ممنون مامان خوب است .. بخواه خوبتر باشد .. لطفا ..