می‌پرسد: کیش یا مشهد؟
جواب میدهم: مشهد!
می‌پرسد: قشم یا مشهد؟
جواب میدهم: مشهد!
مشهد .. مشهد .. مشهد ..
.
من مشهد میخواهم .. نمیدانم مشهد هم مرا میخواهد یا نه!
.
نرم و خوشبو و دوست داشتنی من .. دلم ! .. میخواستم بگویم دلم پر میکشد برای سفر .. یادم افتاد دل ندارم .. این روزها کمی دل ندارم .. دلم گم شده .. پس میگویم، مهم نیست .. اگر چند ماه دیگر بیاید و برود و وقت سفر نرسد .. مهم نیست .. مهم مهربانی توست ..
.
بزرگ شده‌ام .. به خودم تبریک میگویم! از آن روز که چیزی که در من هست .. با چیزی که بر زبانم هست .. یکی نیست .. دانستم بزرگ شده‌ام .. به خودم تبریک میگویم ..
مشهد
مشهدددددددددددد
به زودی زود ایشششالاااااااا
ای شیطون :))
واقعنی ایشالا به زودی زود ..
ولی من میگم قشم و کیش! با خونه ی ما هم فاصله ای نداره اونوقت ذوق می کنم قاصدک در فاصله ی چند متری منه!
واقعا؟
من پیش فرضم این بود که ساکن تهرانی .. پس ساکن جنوب خونگرمی :))
ایشالا اون طرفها هم میایم .. :))
پاراگراف آخرت تکان دهنده بود
تلخ بود
و حتی کمی آشنا بود
راست می گی
وقتی رو بازی نمی کنی انگار می کنی که بزرگ شدی
من هم یاد گرفتم قاصدک
با بعضی ها...
عزیزم .. لرزیدم از این کامنت ..
ایشااله جور شه
ایشالا :)))
چقدر نتیجه گیری اخرت قشنگ بود قاصدک.واقعا هممئن داریم یک طوریا تو زندگی بزرگ می شیم منم خیلی وقتها از این تغییرات مثبت تعجب می کنم. بیشتر از اینکه کی این طوری شدم و خودمم متوجه نشد.
من هم شدید دلم مشهد میخواد.
آتا جان1 پس چرا من مطمئن نیستم این تغییرات + باشه؟؟ این تغییرات رو به بزرگ شدن رفتن، هست.. ولی ..
در واقع قاطیه دنیای بزرگترها شدن برای من خیلی هم دلچسب نیست .. می تونم منظورم رو بگم؟؟
.
خب یه تور راه بندازیم بریم دیگه :)
از اعماق ته!!! مشهد! :))
ایشالا
سیندخت .. من میرم چمدون ببندم .. با فرشته ای که توی دلت داری مگه میشه دعات مستجاب نشه ..
من رفتم چمدون ببندم .....
ایشالا قسمت میشه
منم میگم مشهد
رفتی برای ما هم دعا کن
دعا کن بهش .. چشم حتما ..