فکر میکنم بدترین مسیری که ناخوداگاه در آن قرار میگیریم پیروی کردن از دیگران برای آنها شدن و مثل آنها بودن هست ..
سخته .. وقتی سالها الگوی ذهنت این بوده که ببینی خوب چطور تعریف شده و از دید بقیه به چه کسی خوب میگن .. و به خودت بیای و ببینی چند نفر درون تو خانه کرده ن و تو خودت هم فراموشت شده چه کسی بودی ..
.
روزهای قشنگی هستن .. خدا رو شکر ..
و اردیبهشت قشنگی گذشت .. خــــــــــــــــدا رو شکر ..
خداروشکر به خاطر روزهای خوبی که گذشت ایالا همیشه خوب باشه برات
و متاسفانه منم باید خودمو تغییر بدم و خودم باشم!!!!!خیلی سخته اما گاهی آدم خوبه بودن هم فایده نداره باید خوده خوده خودت باشی تا باور بشی
گاهی هم وقتی بد هستیم، خودمون نیستیم ..
کلا نقش بازی کردن سخته .. چه در جهت خوبی .. چه بدی ..
دقیقا دردسرش همینه...خوب بودن به نظر بقیه و بد بودن با عذاب وجدان خودمون! دلم میخواد اهمیشه غیر از منطق دلم رو هم در نظر بگیرم اما همیشه نمیشه
اصلا نمیخوام بگم که به خاطر بقیه خوب باشیم .. یا بد ..
کلا منظورم اینه که انتخابهامون رو بر اساس معیار بقیه انجام ندیم ..
مثلا اگر من مهندسی خونده ام و حالا می بینم علاقه م چیز دیگه ای بوده و به خاطر جو مدرسه و هزار مورد دیگه این رشته رو انتخاب کرده ام، حالا برم توی مسیر خودم .. کاری به اتیکت هایی که بقیه به ادما میزنن نداشته باشم ..
و این درست انتخاب کردن توی هر موردی از زندگی میتونه صادق باشه .. انتخاب بر اساس خود واقعیمون ..