هر دو را امتحان کرده ام ..
هم سکوت را و هم نگاه های خیره و کلام راحت را ..
سکوت بهتر بود ..سکوت حجاب اندیشه هاست .. سکوت که میکنی تمام اندیشه ت را برای خودت محفوظ در کنجی نگه میداری .. زبانت را به صبوری عادت می دهی .. و ذهنت را به کند و کاو .. قلبت آرام می گیرد و درونت شیرینی ی ِ ذکاوت جاری می شود ..
سکوت که میکنی .. حالت بهتر است .. و جمله هایت روبان زده و مرتب گوشه ای آماده می شوند و تو فرصت داری در بهترین وقت .. با بیشترین تاثیر .. تقدیمشان کنی ..
این سکوت رو تجربه کردم.مخصوصا سر وقت حرف زدن رو خیلی خوبه .ولی صبر زیادی طلب میکنه .ادم باید خیلی تودار باشه و صبور که بتونه حرف نزنه .خشمش رو در بیشتر موارد کنترل کنه ...البته تعبیر من از جمله هات این بود ....
خیلی صبوری میخواد ..
خب تعبیرت درست بود دوستم
عزیزم دلم برات تنگ شده بووووووووود
خوبه که میتونی سکوت کنی من دیوونه میشم مثه خوره مغزمو میخوره و بجای روبان زده میشه کلاف سر درگم!:(((
سلام .. رسیدن بخیر
خیلی تمرین میخواد .. من هنوز نمی تونم خوب این کار رو انجام بدم .. ولی به نظرم بهتره تمرین کنم چون نتیجه خوبه
کاملا موافقم
خیلی رو خودم کار کردم که توش موفق بشم
خیلی خوبه .. امیدوارم همیشه موفق باشی