با اولین دونه های نخودچی و مویز و توت خشک .. پرت میشم به سالهای دور .. طعم کودکی .. طعم شب های امتحان .. طعم زمستونهای طولانی و سرد .. برف .. آدم برفی ..
چه طعم های نابی را زیر هله هوله های امروزی قایم کرده ایم .. حیف این خوشمزه ها نیست ..
.
یلدا خوب بود .. خوش گذشت .. و خدا رو شکر .. که شد یلدای دوست داشتنی 94 .. با یک عاااالمه عکس .. با اِفکت های مختلف :))
.
میدوم نوشته هام دارن مثل ادم برفی زیر آفتاب گرم .. ریزه ریزه آب میشن .. امیدوارم این انگیزه از دست نره و حسی برای نوشتن بمونه .. حیف این وبلاگ ها نیست؟ :))
وبلاگها حیف شدن
زیر بار تکنولوژیهای جدید از بین رفتن. دیگه هیچ شور و حالی نیست:(((
آره واقعا ..
بیا بنویس .. دلم برای پست های خودت هم خیلی تنگ شده ..
واقعا حیف این وبلاگ نیست؟از وقتی اینستا گرام جای وبلاگ نویسی رو برام گرفت و خواستم خودمو محک بزنم ک ببینم چقدر میتونم صادق باشم تو نوشتنم بدون فکر بهخاینکه ممکنه قضاوت شم ....وبلاگستان برام خاموش و خاموش تر شد .اما واقعیتش اینه ک هنوز شهامت کامل ندارم .از وقتی اینجا مهمون ناخونده اومده برام دیگه حال نوشتن پریده
در مورد خیلی هامون همین حس ناراحتی و ناامنی باعث شده مثل قبل باشیم .. متاسفانه ..
واقعا ازینکه چراغ اینجا رو با همین چندخط هات هم روشن نگه میداری ممنونم :)
واقعا از شما که اینقدر مهربانوی مهربانی تشکر میکنم
نه واقعا حیفه وبلاگستا از بین بره .
من اینجا رو خیلی بیشتر از اپلیکیشن های موبایل دوست دارم.
منم نوشتن توی وبلاگ و وب خوندن رو بیشتر دوست دارم .. عمق دارن مطالب ..