احساس من این است،
حریم چشم سیاه تو تا آسمان پاک است ..
سپید قلبِ من، ای مرد جاودانهی من
ای آسمان برافراشته، ای هستی من
نگاه ساده تو بــــــــی کران امید است ..
سی سالگیات مبارک ..
یه روزی زیر گنبد نیلی بود یه گلدون تنهای تنها
خالی بود جای گل توی قلبش لونه داشت تو سینش غم دنیا
حالا غصه و غم دیگه رفته بازم اومده عطر بهارون
چونکه غنچه پاکی نشسته میون دل تنهای گلدون
گل من گل من
تویی جلوه پاک بهارون
گل من گل من
منم گلدون و تو گل گلدون
گل من تو قلبم شده غنچه عشق تو مهمون
گل من
نکنه که تو چیک چیک بارون
توی رقص نسیم و درختا
با ترانه شاد قناری
دل تو بشه تنگ واسه دشتا
مثل تو واسه این دل خستم دیگه مونسی پیدا نمیشه
بگو میمونه گل پیش گلدون بگو مال منی تو همیشه مال منی تو همیشه
وقتی غنچه عشق تو واشد
تو سینم گل ناز تو جا شد
ریشه کردی تو این دل تنها
عشق تو با دلم آشنا شد
وقتی پرتو روشن خورشید روی برگای سبز تو تابید
غصه رفت دیگه از دل گلدون
عطر تو توی گلخونه پیچید
گل من گل من
تویی جلوه پاک بهارون
گل من گل من
منم گلدون و تو گل گلدون
گل من تو قلبم شده غنچه عشق تو مهمون
.
10 تیر 1381 .. قاصدک 20 ساله و احسانی که 3 روز تا 20 سالگی داشت ..
هنوز دستنوشته آن روزهایت را دارم .. جایی در صندوقچه آن ایام .. و هنوز حس آن لحظه ام بعد از خواندن آن دستنوشته در من تازه است ..
روزی که به عشقت دل دادم و امروز یازدهمین سالگرد دلدادگیمان را گرامی میداریم ..
یکسال گذشت .. از آن پنجشنبه ای که با کاسه ای آب .. و قرآن به دست .. بدرقه ات کردم .. بغض و اشک را پنهان کردم و بعد از رفتن تو در آغوش تنهایی فرو رفتم ..
یکسال گذشت .. از شروع ان روزگار .. که تلخی بعضی روزهایش هنوز زیر دندانم مانده ..
یک سال گذشت .. گذشتنی که باورش نمیکنیم .. اما گذشت ..
و تو به پاس یک سال صبوری و خدمت ارزنده ات .. امروز به عنوان نفر نمونه تشویق میشوی و جایزه میگیری ..
و من .. باز غرق در غرور افتخار آفرینی تو میشوم .. مرد نمونه من ..
.. و من هم یکی از آن 18613329 نفر بودم ..
که بیشتر از اینکه به او رای دهم .. به از خودگذشتگان در برابر او و برای او .. و به حامیان او رای دادم ..
.
به امید وقوع هر آنچه در خور شأن ایران و ایرانیست .. به امید وقوع هر آنچه عطر و بوی احترام و امنیت و آرامش و دوستی و آشتی دارد .. به امید وقوع بهترین ها ..