کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

421

دیروز بوی بهار همه شهر رو برداشته بود .. و امروز سرمای زمستان بود و ”ها” یی که بخار می شد .. ببین عزیزم ! آخرش نفهمیدیم برنامه ات چیه؟؟ میای .. میری .. می مونی .. نزنی میوه های عید رو روی شاخه های زمستون زده درختا بکشی .. ما جماعت دلمون رو صابون زده ایم برای نوبرانه های بهار ..


این روزها حال و هوای من بیشتر از همه بهاریه .. حال و هوای ناپایدار بهار .. یک دم خوشم و نفسی بعد ناخوش .. الان با ریتم موسیقی شش و هشت گروه نمیدانم چی به رقص در میام و بشکن می زنم و ساعتی بعد حتی توانی نیست تا خون منجمد جاری در رگ ها را به جریان بندازم .. عجیب دختری شده ام .. معمایی شده ام برای خودم !!

این روزها بیشتر از هر چیز دستور پخت شیرینی دانلود می کنم .. به عکس ها زل می زنم و خودم را توی آشپزخانه خانه عشق تصور می کنم با یک سینی فر پر از شیرینی گرم و خوش رنگ و عطر عید :))))) .. در ذهنم به دیس ها و ظرف ها و جعبه های فانتزی و شیک جان میدم و می سازمشان تا جایی برای شیرینی عید پیشکش به خانواده ها داشته باشم .. توی سرم پر شده از روبان های تور و حریر رنگین کمانی .. دلم میخواد همه شادی دنیا رو توی دستهام جمع کنم و ببرم تا خانه عشق و روی در و دیوارش بپاشم .. دلم میخواد روپوش تافته طلایی رنگ بپوشم و خورشید بهار باشم .. دلم میخواد سایه طلایی پشت چشمهام بزنم و بتابم و گرما ببخشم .. دلم میخواد روی داغ خورشید را ببوسم و بهش بگم من ِ آبانی عاشق اش شده ام و بگم از دیدن و موندگار شدنش وسط آسمان آبی چقدر خوشحالم .. بهش بگم اگر بخواد حاضرم همدستش بشم و ابر تیره و خاکستری را کنار بزنم و آسمان را برای درخششش حاضر کنم ..

دوست دارم الان دستهام را کنار دهانم بذارم و فریاد بکشم ”آآآآآآآآآآآآآآآهاااااای” و وقتی جماعتی متعجب و مشکوک به سمتم بچرخند لبخند روی لبهام وصل کنم و دستهای یخ زده ام را توی جیب پالتوم مخفی کنم و راه بیفتم تا هر جا که شد ..

دوست دارم همه پنجره ها را باز کنم و به هوای تازه بفرما بزنم و کنار برم .. تا زندگی با همه حجمش وارد خانه بشه ..

عجیبم الان .. پر نشاط و سر زنده و خوشحال ام .. .......


نظرات 10 + ارسال نظر
زهرا 8 اسفند 1391 ساعت 07:42 http://zizififi

خداروشکر که شاد و خوشحالی...حیف که من ادم ریسک پذیری نیستم وگرنه میرفتم کیلو کیلو آرد و روغن و شکر و این صوبتا می خریدم و میزدم تو کار شیرینی پختن...خب منو تو خونه تکونی نداریم که(ستاد سوزاندن دل ملتی که خانه تکانی دارن)

بابا عوضش از چند ماه قبل داریم وسیله می پیچیم و می شوریم و می سابیم ..
من توی عمرم فقط کیک پخته ام .. ولی میخوام شیرینی هم بپزم و تازه خونه ملت هم ببرم .. به نظرم با مواد کم بپز ایشالا خوب در بیاد و بزنی تو کار شیرینی پزی .. فکر کنم خیلی هیجان انگیز باشه

مژگان یک دنیا عشق 8 اسفند 1391 ساعت 09:00

عزیزمممممممممممممممم انقدر انرژی گرفتم از این پستت:))))
همیشه شاد باشییییییییییی
--------------------
دوستم من دیشب اولین سری تست شیرینی عید رو پختم.
قرابیه گردویی(شیرینی تبریز)
خداروشکر خوب در اومد و خوشمزه بود طبق اذعان همسر
من بهت شیرینی گردویی - نارگیلی و بهشتی - مربایی رو پیشنهاد میدم.
شیرینی های خوبی هستن برای هدیه بردن

مرسی دوستم ..
ایشالا همه مون همگی با هم همیشه شاد باشیم
.
دیگه وقتی همسرت گفته خوبه حتما عالی شده ..
مطبخ رویا تازگی یه سری شیرینی گذاشته انگار بهاه .. خیلی خوشگلن ..
و ممنون از پیشنهاداتت .. ایشالا بهش عمل می کنم عزیزم ..

مژگان یک دنیا عشق 8 اسفند 1391 ساعت 09:12

مژگان به زهرا :
حالا برو هی اینطرف اونطرف پز خونه تمیزت رو بده هااااااااااااااااااااااااااا

زها !!

اطلسی 8 اسفند 1391 ساعت 09:12

مژگان یک دنیا عشق 8 اسفند 1391 ساعت 09:23

آره دستور اون رو برداشتم.کوکی دارچینی رو میگی دیگه؟
خوب الان من حدود6-7 مدل انتخاب کردم ولی همش خیلی زیاده برای عید.بخصوص که ممکنه سفر هم بریم.
در نتیجه من باید ببینم کدوماش در نهایت انتخاب میشه
که همه پسند باشه و موندگاریش بالا باشه و البته کم هزینه تر

آره دقیقا همون .. فقط نمیدونم چرا عکس هاش رو برداشته ..
حالا فکر کن من چه اعتماد به نفسی دارم .. تا حالا هم شیرینی نپختم

سمیرا 8 اسفند 1391 ساعت 09:45 http://sepideye-eshgh.blogfa.com

پستتم گرمه دوستم ..
آخ جون شیرینی ..

سیندخت 8 اسفند 1391 ساعت 12:17

چه چیزای خوبی دلت میخواد دوست جونم... ایشالا حست همیشه اینطوری باشه و موندگار نه بهاری...
منم امسال تصمیم گرفتم همت عالی کنم و برای خونواده هامون شیرینی بپزم ببرم... اگه بشه خوب میشه ولی می دونم تا لحظۀ سال تحویل مشغول خونه تکونی ام!!!!

مرسی سیندختی ..
نه بابا کارهات که داره تموم میشه .. ایشالا میرسی شیرینی های خوشمزه سیندختی هم می پزی ..

زهرا 8 اسفند 1391 ساعت 12:25 http://zizififi

زهرا به مژگان:دختر ما مدتهای مدیدی هستش که سابیدیم و شستیم و بسته بندی کردیم الکی که نیستمگه نه قاصدک؟؟؟
ایشالا که شما سال بعد خونه بخری و هی بیای پز خونه تمیزتو بدی مژی جونم

کاملا همینطوره ..
مژگان خانم تازشم ما کلی زحمت بیشتر تر کشیدیم

خانم خانما 8 اسفند 1391 ساعت 12:30

منم خیلی دوست دارم شیرینی بپزونم ولی اون استارت اولیه اش نخورده هنوز

منم فعلا در حد دانلود پیش رفته ام ..

آمارین 8 اسفند 1391 ساعت 13:32 http://amarin.blogfa.com

میگم چرا باید حتما عیدی پول یا یه چیزی باشه که پول جاش رفته باشه؟ همین که خودت گفتی یه جعبه فلزی خوشگل با شیرینیهای دست ساز. به نظرت نمیتونه یه عیدی خوشگل باشه؟ من که خیلی خوشحال میشم اگه کسی همچی چیزی هدیه کنه بهم

دقیقا برای اینکه با تو هم عقیده ام دوست دارم این کار رو بکنم ..
البته خواهر برادرا با پول خوشحال تر میشن .. هر چند فعلا هیچ برنامه ای برای عیدی دادن نداریم بس که پول نداریم
این برنامه مامان باباهاست

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد