کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

523


می‌گفت وقت زایمان که برسد .. مادر، انزوا را دوست‌تر دارد .. حجم سکوتش بیشتر می‌شود و اخلاقش غریب ..

من که مادر نیستم .. مانده‌ام منتظر زایش چه باشم .. در انتهای این روزهای ساکت و آرام و صبور ..





نظرات 10 + ارسال نظر

چقدر زیبا نوشتی قاصدکم!
امیدوارم روزگار برات چیزهای خوب به سوغات داشته باشه

مرسی عزیزدلم ..
چقدر بامزه .. داشتم بهت فکر میکردم ..

میترآ 9 شهریور 1392 ساعت 18:15 http://mitra-1993.blogfa.com

واقعا!!
در مورد منم همین طور! :(

پس دوتایی منتظر میشینیم .. تازه اخم هم بهت نمیاد :))

اتا 9 شهریور 1392 ساعت 19:53

شما منتظر زایش یک عدد فوق لیسانس در یک دانشگاه سراسری درجه یک در تهران باش. خوبه؟

دیگه خیلی لوس هست اگه بگم خیلی قشنگ می نویسی ولی میگم

پس چه مولود قشنگی بشه :))))
عزیزم ..
اینکه لطف داشته باشی و از یک عدد قاصدک منتظر زایش تعریف کنی، اصلا، هیچوقت، هیچ کجا، هیچ زمان،،،، لوس نیست ـ قاصدک فروتن ـ :دی

زهرا 10 شهریور 1392 ساعت 07:34 http://zizififi.persianblog.ir

لایک

منم بوووس :))

گنجشک پرگوی باغ 10 شهریور 1392 ساعت 10:21


به چی فک می کردی؟؟؟

کلا .. :)))))))
به خودت .. نوشته هات ..

اطلسی 10 شهریور 1392 ساعت 13:27

منتظر بدنیا اومدن یه قاصدک پر ارامشی....

فکر کنم بدجور زدی به هدف ..
چرا ؟؟ :))

روبراهی جگر؟؟؟

آره عزیزم .. خوب خوب ..

آتا 12 شهریور 1392 ساعت 21:00

قاصدک نتایج دکترا اومده از ته دل میخوام فردا با پست قبولی و موفقیت برادرت بیای

چقدر تو خوبی اتا جان .. چقدر خوش قلبی .. باورت میشه وقتی نتیجه رو دیدم یاد تو بودم .........
ایشالا به زودی تو بیای با اعلام نتیجه قبولیت عزیزم ..

لوتوس 13 شهریور 1392 ساعت 18:45 http://khaneh-del.blogsky.com/

منتظر زایش هر آنچه در ذهن داری
تو می تونی


.
.
.
من که مادر نیستم ! نمی دونم چرا با این جمله دلم گرفت!

ممنون لوتوس جان ..
.
چرا؟ امیدوارم هیچوقت دلت نگیره :)

اطلسی 17 شهریور 1392 ساعت 13:38

برای اینکه من خواهرمو خوب میشناسم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد