کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

581


ای بمیری بِن تِن .. ای بمیری که من امروز ضعف اعصاب گرفتم ..

بس که این پسرک آقای همکار از صبح علی الطلوع کارتن و بازی‌های تو رو در اشکال و صور مختلف از پدرش طلب کرد ..

من که نمی‌دونستم تو اصلا چی هستی .. کی هستی .. الان اسمت رو از گوگل پرسیدم و مدل به مدل عکس‌های تو رو با  ژست‌های مختلف چید جلوی روی من و گفت بیا .. اینم BENnn 10



 

 

 

از اونطرف احسان امروز از دست نوه همسایه پایینی شاکی شده .. یک دختر نمیدونم چند ساله کوچولو .. با قدرت جیغ 130 دسی بل .. یعنی در این حد ..

کلا انگار وقتی ما نیستیم توی اون خونه کلی خبر هست .. و همینکه ما می‌رسیم .. همه خاموش میشن !!

کلا همچین زوج با اعصابی هستیم ما :))

 

از همین تریبون .. برای همه شما والدین محترم .. طلب صبر میکنم ..

 



نظرات 5 + ارسال نظر
سیندخت 6 آذر 1392 ساعت 17:20

رو خودت کار کن مادر! بچه همینه...

سیندددددددددددخت ..
دیشب رفتم خونه .. دختر بچه هه چنان جیغ‌هایی می‌کشید من خشک می‌شدم .. اخه چرااااااا؟؟
دلم میخواست برم بگم مادر چی میخوای تو آخه

آمارین 6 آذر 1392 ساعت 18:34

اونقد من ازین شخصیت متنفرم که از برونکا نبودم

برونکا که خوب بود .. مرموز بود

آتا 6 آذر 1392 ساعت 20:40

چقدر من با خوندن این پستت اروم شدم چون فکر میکردم فقط من و محمد هستیم که حوصله سر صدا بچه ها رو نداریم. من هر وقت 5 ساعت پشت سر هم خواهر زاده یا برادرزاده ام رو ببینم با اینکه عاشقانه دوستشون دارم به این نتیجه میرسم من از سن بچه دار شدنم گذشته

خدا نکنه از سنمون گذشته باشه .. ما بچه نیاریم کی بیاره

ولی نمیدونی چی کشیدم .. دلم میخواست بن تن دم دستم بود می‌زدم لهش می‌کردم ..

میترآ 6 آذر 1392 ساعت 20:56 http://mitra-1993.blogfa.com

الان تمام بچه های ایران بن تن رو میشناسن و اگه کسی یه بچه کوچیک دور ورش باشه حتما میتونه از آشنایی با ایشون مفتخر شه :))
قاصدک انقدر زود جوش نیار؛انشالله فردا پس فردا همین برنامه هارو با بچه ی خودتون داری :))

خوب ما الان توی فامیل یه دختر 7 ساله داریم که نسبتا بیشتر می‌بینمش .. ازش چیزی نشنیده بودم ..
باب اسفنجی رو باز شنیده بودم .. ولی این بن تن رو نه ..

ولی فکر کن محل کار .. و یه پسر کوچولو که یه بند میگه بن تن بن تن بن تن .. یعنی بلاانقطاع ها !!!

ایشالا :))
مطمئن نیستم، چون تجربه اش رو ندارم .. ولی انگار آدم برای بچه خودش صبور میشه :))

شقایق 7 آذر 1392 ساعت 08:11

اوووووووووووووف بچه ها منو کلافه میکنن ...فقط ی ساعت میتونم تحمل کنم ...بعد دیگه هیچ چیز !
بچه کلا خوبه ولی اگه مال ی نفر دیگه باشه

آخ چی به سر ما اومده ..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد