کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

584


از چند روز قبل قرار گذاشتیم بعد از مدتها دور هم جمع بشیم .. با گروهی از دوستان هم دوره‌ای لیسانس ..

اولویت من یک روز در هفته یا نهایتا ظهر پنجشنبه بود .. که مورد قبول جمع نبود .. برنامه شد جمعه صبح .. به صرف صبحانه ..

بار اولی بود که در یک قرار صبحانه دوستانه شرکت می‌کردم .. اتفاق بامزه‌ای بود ..

میز از قبل رزرو شده بود .. و این یعنی ما همراه خیل عظیم جماعت پشت درهای بسته رستوران، به انتظار جای خالی نبودیم ..

5 نفر بودیم .. از 27 تا 31 ساله ..

دو نفر متاهل .. هر 5 نفر شاغل .. با گرایش‌های شغلی متفاوت ..

بهار، مهندس برق .. بعد از مدتی فعالیت در زمینه رشته تحصیلی، در حال حاضر حسابدار هست .. و میل داره در صورت ادامه تحصیل، رشته حسابداری را انتخاب کنه ..

ملیکا، مهندس برق .. بعد از پشت سر گذاشتن تجربه کاری در چند شرکت .. در حال حاضر کار خودش را راه انداخته و قصد داره مکانیک بخونه ..

لیلا .. مهندس برق ..  شاغل در زمینه تحصیلات .. قصد ادامه تحصیل نداره .. ولی میگه اگر تصمیم بر ادامه تحصیل بگیرم .. ترجیح میدادم تربیت بدنی بخونم ..

فاطمه .. مهندس برق .. شاغل در زمینه تحصیلات .. کار شرکت سنگین  و پر مسئولیت هست و فعلا قصد ادامه تحصیل نداره ..

قاصدک .. مهندس برق .. شاغل در زمینه تحصیلات .. اگر به دوران دبیرستان برمی‌گشت طراحی یا گرافیک می‌خوند و بچه ها معتقد بودن برای همچین رشته‌هایی ساخته شده .. ولی الان از وحشت یک تغییر بزرگ .. قصد داره صنایع بخونه ..

و خود ما به این روند و این تغییر می‌خندیدیم .. شاید تلخ ..

.

.

از کار گفتیم .. از ازدواج گفتیم .. از شکاف نسل دهه شصتی‌ها با دهه هفتادی‌ها .. از کار سنگین .. از حقوق پایین .. از مزایای کم .. از تو.افق ژنـ...و .. و از آرزوهایی که هنوز در قلب خود پنهان داریم ..

صبحانه خوردیم و ساعت 11 را گذشته بود که از رستوران خارج شدیم .. و هنوز عده‌ای .. پشت درهای رستوران .. منتظر خالی شدن میز .. و صرف صبحانه بودن .. آفرین به این صبوری :))



نظرات 7 + ارسال نظر
آلما 9 آذر 1392 ساعت 10:27

هیچوقت برای تغییر دیر نیست
همیشه میشه دنبال ارزوهات بری
اما...
به نظر من حیفه که کسی که برق خونده بره تربیت بدنی بخونه
هدف از خوندنش مثلا چیه؟؟؟ که بره مربی بشه...خوب میتونه در کنار درس مربی گری تو باشگاهو ادامه بده
یا تو میتونی در کنار درست طراحی یاد بگیری
تمام علایق ما با درس خوندن بدست نمیاد
کنار درس کلی مسائل جانبی هم هست

آلمایی همه اینها برا یاین بود که ما احساس میکنیم به نسبت زحمتی که برای درسمون کشیدیم .. واقعا حقوق پایینی میگیریم .. شرایط کاری سخته .. مسئولیت سنگینه .. کار منعطف نیست .. و حقوق پایینه ..
دوستی که نظرش تربیت بدنی بود –البته مطمئن نیستم خیلی جدی بوده باشه- میگفت هم خودمون سالمتر می‌مونیم، روحیه بهتری داریم .. و هم درآمد بالاتری داریم .. و هم کل روز با مانتو و مقنعه درگیر نیستیم ..
این دوستم روزی 12-13 ساعت کار میکنه .. شرایط کاریش اینطوره .. متاهله .. واقعا جز کمی ورزش که فقط سلامت بمونه، بعید میدونم بتونه کار دیگه ای انجام بده ..
موافقم که باید کنار درس کارهای جانبی داشت .. ولی گاهی نمیشه .. اولویت های دیگه ای پیش میان .. مثل زودتر وارد بازار کار شدن و کسب درآمد .. گاهی توی یه مسیر می‌افتی که بیرون اومدن ازش سخته . نمیگم شدنی نیست .. ولی سخته ..
ایشالا منم بتونم جوری بگذرونم که راضی‌تر باشم :)
مرسی دوستم ..

لوتوس 9 آذر 1392 ساعت 14:58 http://khaneh-del.blogsky.com

همیشه به گشت
گاهی نیازه این دور هم بودن ها ...

منم عاشق طراحی بودم و هستم و دقیقا اگر به دبیرستان برمیگشتم طراحی یامعماری و تو این مایه ها انتخاب میکردم
من میخواستم برم گرافیک ولی متاسفانه مادرم اجازه نداد فکر میکرد به صلاح منه برم ریاضی چون ریاضیم خوب بود !!!
و الان برگشتم به علایقم و کلاس معماری داخلی میرم و حالم خوب میشه !!! حتما از کار فعلیم میام بیرون و به علایقم اهمیت میدم !!! چون ارضام میکنه !!!

خدا رو شکر کنید حقوق تهران خیلی بالاتر از شهرستانه
شهرستان بیگاری میکشند

امیدوارم تو هم به علایقت برسی
هر جور به صلاحه

چه کار خوبی میکنی .. خوشحالم دنبال علاقه‌مندیهات میری ..

مرسی عزیزم ..

آمارین 9 آذر 1392 ساعت 17:14

مردم دیگع زحمت یه صبونه درست کردنم به خودشون نمیدن
پول بیصاحاب


می‌بینی چه زمونه‌ای شده ..

زهرا 10 آذر 1392 ساعت 07:16

راستش منم اگه یه بار دیگه بر دوران دبیرستان بر میگشتم قطعا رشته دیگه ای رو برای درس خوندن و ادامه تحصیل انتخاب می کردم.با اینکه در دوره دانشگاه رشته مورد علاقه مو انتخاب کردم و انتخاب دانشگاه گزینه انتخابی من نبود اما خب الان پشیمونم.راستش رشته من هیچ شباهتی به شخصیت من نداره
راستی منم روز 5شنبه با دوستای دوره دانشگاهم دور هم جمع بودیم

چرا اینطوری میشه؟ به نظرم خیلیهامون خوب راهنمایی نشدیم .. یا انتظاراتی که داشتیم برآورده نشده ..

چه خوب :))

شقایق 10 آذر 1392 ساعت 07:55

من به شدت ازتغییر میترسم ...وقتی که ی تغییر جزیی حتوی کارام میدن من به شدت به هم میریزم و وحشتناک جبهه میگیرم ...

به نظرم تغییر گاهی خیلی خوبه ..
برای آدم فرصت جدید و تازه ایجاد میکنه ..

منم گاهی در برابرش موضع میگیرم .. ولی تغییر را دوست دارم :)

آتا 10 آذر 1392 ساعت 11:22

همیشه به شادی و گردش. دیدن دوستهای قدیمی خیلی کیف داره. از ته ته دلم میخوام هر تغییری که دوست داری و به صلاحته تو زندگیت اتفاق بیوفته و به رضایت درونی برسی عزیزم

مرسی عزیزم ..
واقعا .. آدم هر طور باشه .. خودش از خودش راضی باشه کافیه :))

اطلسی 11 آذر 1392 ساعت 08:48

من درمورد رشته ام مشکلی ندارم!چون هرکدومشو ببینی یه نارضایتی داره!!اما خوب دوس داشتم میتونستم کارهای جانبی رو هم تجربه کنم!!که هم علایقمو پاسخ بدن هم سطح درامدمو ببرن بالا

ما چند نفر هم رشته هامون رو دوست داریم .. ولی کار و درآمد راضیمون نکرده ..
خیلی خوبه .. کار خوبی میکنی ..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد