پایین برگه حساب و کتاب هزینههای ساختمان .. نوشته بودم لطفا تا 6 آذر پرداخت شود .. تا این بار پول قبضها زودتر جمع بشه و نیازی نباشه ما از جیب بذاریم، تا بقیه همسایهها سر فرصت سهمشون را پرداخت کنن ..
6 آذر بود که یکی از همسایهها لطف کرد و سهم خودش را آورد .. و هنوز اون برگه روی تابلوی مثلا اعلانات ساختمان جا خوش کرده ..
داشتم فکر میکردم رفتنی خانه .. سهم اون واحد را هم به خودش برگردونیم و همگی با هم به انتظار قطع گاز بنشینیم ..
.
این دیگه خیلی حرفه .. که هر از گاهی وقت بذارید و کلی حساب و کتاب کنید تا مبادا مثلا حق همسایه تازه وارد پایمال بشه .. یا از کسی ریالی بیشتر دریافت بشه .. بعد وقت بذارید و قبض پرداخت کنید .. یا بگردید دنبال نظافتکار جدید .. هماهنگ کنید .. و مدام استارت و مهتابی سوخته پارکینگ را عوض کنید تا خاموشی نباشه، ملت جلوی پای خودشون را نبینن .. بعد همسایهها سختشون باشه بابت نظافت ساختمان و آب و گاز مصرفی خودشون به موقع پول بدن ..
.
فوقش گاز قطع میشه و مدتی مثل اسکیموها زندگی میکنیم در این سرمای سخت زمستان 92.. خیلی هم خوش میگذره دور هم :)))
.
توضیح اینکه: دو دوره است هزینه گاز پرداخت نشده، برای این میگم شاید قطع بشه ..
مدیر ساختمون بودن هم سخته ها ...من ک اصلا ظرفیت آپارتمان نشینی ندارم .چقدر خوبه ک شهرستانی ام
واقعا نعمتیه که خونه مستقل دارید .. من خیلی دلم میخواد یه خونه مستقل داشته باشیم .. حیاط داشته باشیم .. باغچه خوشگل داشته باشیم ..
فکر کنم همین روزا با احسان جمع کنیم بزنیم بیرون از این تهران دود گرفته ..
ما که هروقت بهمون پیشنهاد مدیریت ساختمان میدن سوت زنان رد میشیم میریم...البته که چه بخایم و چه نخایم مجبوریم یه روزی قبول کنیم که مدیر شیم :)))
تو ساختمان ما ریاست به شکل دوره ایه...سعی کنید شماهم این جوری دوره ایش کنید
ما هم هیچ تمایلی نداشتیم واقعا .. مجبور شدیم .. در عمل انجام شده قرار گرفتیم
آره واقعا دورهای خوبه ..
ااا یعنی مدیر ساختمونین ن ن ن! بابای منم تا چند وقت پیش بود اما دید چک و چونه زدن با همسایه خیلی دردسر داره بیخیال شد.به نظرم شما هم کار درستی می کنین بزارین قطع شه تا درس عبرت شه براشون :))
همسایههای ما پیگیر نیستن و کم لطفی میکنن ..
آخ فکر کن قطع شه
متنفرم از مدیریت ساختمون! مسئولیتی که ما هم دقیقا الان 6 سال و نیمه در دو ساختمون برعهده داشتیم!
یادمه چقدر ماجرا داشتین .. دورهای باشه خوبه .. حداقل همه مشارکت میکنن ..
ما مسئولیت مدیریت قبول نکردیم خیلی سخته ...
ولی مدیر ما هم ماشالا داره
مدتیه لامپ سر در واحدمون سوخته ولیکن عوض نمیکنه
میدونی این حساب و کتاب کردنها و منتظر پول موندنها یه جوریه ..
خصوصا ما که صبح زود میریم بیرون و شب برمیگردیم ..
اِ خوب بهشون یاداوری کنید .. خیلی بده لامپ سر در بسوزه ..
ماله مارو دوره ای کردند و الان دست ما میباشد!و خیلی ها هزینه شارژ رو نمیدن؟!اما حساب مشترک نداریم!فقط برقه که اونم دوره ای کنتورشوعوض میکنند
متاسفانه اینجا خیلی خونه ها گاز و آب مشترکه .. و برق عمومی هم که داریم دیگه ..
فقط هر واحد برق جدا داره ..
دورهای خوبه .. همه مسئولیت گردن یه واحد نیست ..
مدیر ساختمون بودن خیلی سخته
کاملا درسته
آخی چه کار سختی به شما محول شده اونم با این شرایط کاری ای که دارید! اونوقت چرا قدر شماهارو نمی دونن!!!
دقیقا فرهنگ آپارتمان نشینی همون چیزیه که وقتی آپارتمان وارد ایران شد اون یادش رفت وارد ایران بشه!!! هیچی دیگه همین می شه دیگه!!! هی من می خوام صبور باشم نمی شه
آره دیگه نمیذارن آدم صبور باشه ..
موافقم .. فرهنگ مونده پشت مرز ..
دیشب تازه دو واحد دیگه هزینه هاشون رو پرداخت کردن .. من نوشته ام 6 آذر .. دیشب کی بود؟ 11 آذر ..
مدیر ساختمون بود به نظرم کار با عرض معذرت مسخره ای هست. برای ما رو تو اسانسور میزنند. اول مودبانه. بعد یک کوچولو سخت گیرانه دیگه به تهدید میرسه.
دیگه دیشب آخرین واحد هم هزینه رو پرداخت کرد
.
سخته واقعا .. میشه دغدغه دیگه .. اون قسمت به تهدید رسیدن بامزه بود .......