کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

593


کارهایی که امروز انجام دادم :

شونصد تا CD رایت کردم ..برای سمینار ..

یک نامه دو صفحه‌ای تایپ کردم ..

یک صورتحساب تایپ کردم .. ولی فکس نکردم .. میخواستم فکس کنم .. ولی آقایی پشت خط مدام می‌گفت شماره مسدووود می‌باشد ..

چند تایی تلفن جواب دادم ..

چند بار بغض کردم ..

چند بار در را باز کردم .. چون میزم کنار آیفون هست .. یا بهتر هست بگم آیفون کنار میز من هست .. و تمام واحدهای دیگه هم با علم به این موضوع، زنگ واحد ما رو میزنن ..

تازه اگر امروز، دیروز بود .. میگفتم پاورپوینت هم آماده کرده‌ام ..

تازه کلی کار دیگه هم هست که باید انجام بدم .. مثلا CD ها رو داخل کاور بگذارم ..

می بینید !

من کلی کار دارم ..

البته همیشه برنامه این نیست‌ها .. گاهی مثل چند روز پیش هم هست .. که میرسم خونه و یادم می‌افته از صبح سری به سرویس بهداشتی نزده بودم ..

یا روزهایی که با یک سیستم جدید سر و کله می‌زنم تا راه بیفته و جماعتی مشعوف بشن .. روزهایی سبک از این دست هم داریم ما ..

 

دوست دارم به رؤسا بگم: مهم نیست .. تایپ هم می‌کنیم .. رایت هم می‌کنیم .. تلفن هم جواب می‌دیم .. صبح به صبح هم که چایی دم می‌کنیم .. انرژیمون هم محفوظ می‌مونه .. ولی همچنان حقوق بیشتر هم می‌خواهیم ..  مزایا میخواهیم و ... چرا؟ چون اگر شما نمی‌تونید یا میل ندارید از نیروی متخصص، کار تخصصی بخواهید .. اشکال از شماست .. نه تخصص ما ..والا .. من که عمرم رو دارم میذارم توی لحظه‌های این شرکت .. قرار نیست جوونیه من مفت از دست بره .. بعله ..


 

نظرات 6 + ارسال نظر
آتا 20 آذر 1392 ساعت 18:53

قاصدک جونم

وقتی یکی که به حرفش ایمان دارم .. میگه عالیه .. ادامه بده

منم بهت میگم ادامه بده.. میگم عالیههههه


آتا .. تا ته ته حرفم رو خوندی، نیست ؟؟

عزیزم ..

آمارین 20 آذر 1392 ساعت 21:16

چند پست پایینتر جواب خصوصیو دادم. وای مردم مگه ثبت میشد. چقد این اسکای اعصاب خوردکنه

دو بار کامنتت اومده عزیزم .. ممنون

شقایق 21 آذر 1392 ساعت 08:05

اعتراض وارده دختر جان ...نیروی متخصص.... کار متخصص ...

بلی ..
و البته حقوق درست و حسابی ..

زهرا 23 آذر 1392 ساعت 08:37

اداره ما هم همینه
گاهی مجبورم تایپ هم بکنم.خلاصه هرجا نیرو کمه من میشتابم....یعنی مجبورم که بشتابم

تو هم که مهربون .. کمک میکنی دیگه ..

زهرا 23 آذر 1392 ساعت 09:13

مهربون که تویی.بوس
نه قاصدک بعضی اوقات دوست ندارم کاری رو انجام بدم که خارج از وظیفمه چون بعدها وظیفه ام میشه اما نمیذارن که.مجبور میشم گاهی و من اصلا این اجبارو دوست ندارم.قضیه کمک به همکار باردارم که یادته؟؟؟؟


می فهمم .. به مرور میره توی شرح وظایف .. منم دوست ندارم .. زبون گفتن هم ندارم .. فقط قیافه ام میره توی هم .. کاش میگفتم ..
آره یادمه ..

گنجشک پرگوی باغ 23 آذر 1392 ساعت 21:29

وای قاصدک من دقیقا حس و حال تو رو درک می کنم! نه در حد سی دی رایت کردن امایه سر کارهای سبک رو روتین رو انجام می دادم! واقعا کلافه می شدم! گرچه فکر می کنم باید حالشو می بردم اما برعکسش هر چقدر کار تخصصی تر و روز پرمشغله تر انگار بیشتر بهم می چسبه

سمینارتون بسلامتی :)


میدونی دوستم .. بعضی کارها اجتناب ناپذیره ..
من مشکلی ندارم برای کار خودم تایپ کنم، تلفن بزنم، سی دی رایت کنم .. یا هزار کار دیگه .. که وقتی در کنار هم قرار میگیرن .. میشه گفت “کار” انجام شده ..
از اول هم به من گفتن اینجا هر کسی کار خودش را خودش انجام میده .. کپی میگیره .. تایپ میکنه .. چای می ریزه برای خودش .. غذاش رو گرم میکنه .. ولی .. ولی .. وقتی چند تا آقا و یک خانم جایی باشن، خواه ناخواه تلفنها را باید خانم جواب بده .. نامه تایپ کنه و از این دست ..
تازه ببین من همکارای فهمیده و مودبی دارم .. و بعد از یه بار اعتراضم، یکی از همکارا کلا کارای تایپش رو خودش انجام میده ..

موافقم کار هر چی تخصصی تر باشه من خودم رضایت بیشتری دارم .. حس مفید بودن بیشتری دارم ..
مرسی عزیزم .. مرسی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد