باید بنویسم .. بااااید بنویسم ..
باید بنویسم تا همیشه یادمون باشه این روزها و این شبها چطور میگذرن .. باید بنویسم از زندگی .. از نزدیک شدن عید و نوروز و حجم تعجب آور کارهای انجام نشده ..
باید بنویسم این روزها و شبهای ما فقط و فقط به کار میگذره و بس ..
باید بنویسم 5 ظرف سبزه آماده کردهام و دانههای ماش رو تر و خشک میکنم و به خدا سپردمشون تا ساعت تحویل سال سبز و نرم روی سفره ترمه بشینن ..
باید بنویسم از ترافیک آخر سال ..
از خانه نامرتب ..
از کبوترها و گنجشکهایی که صبحها .. 7 نشده، میان و آواز سر میدن و نان و برنج طلب میکنن ..
باید بنویسم .. از آخرینهای 92 ..
از عیدی خریداری شده آجی و عروس و مامان احسان و خواهر احسان ..
و از دلهره نرسیدن به خرید عیدی .. برای مردهای خانواده .. مامانم و جاری ..
باید بنویسم از فریزر خالی ..
از برنامههای نقش بر آب ..
و از اوقاتی که مدام میگذرن برای رسوندن کار به صاحبانش .. حتی به قیمت بیدار باش ساعت 3 نیمه شب ..
باید بنویسم .. از قاصدکی با موهای مسی و لایت مسی و طلایی ..
باید بنویسم از قاصدک پیروز و سربلند از رژیم 15 روزه .. قاصدکی که فقط میدونه وزن کم کرده .. چقدرش رو نه .. چون هنوز فرصتی نداشته تا پای ترازوی همیشگی بره ..
باید بنویسم .. از مرد خسته و مقاوم این روزها .. از عشقم .. از احسانم .. از چشمهای خسته و پاهای دردناکش .. از بار سنگین مسئولیت یک زندگی دو نفره که بر دوش میکشه ..
92 داره میدوووووووه .. و من نفس کم آوردم برای رسیدن بهش ..
روزهای ما پر از کارهای ناتمومه .. 92 .. صبورتر .. آرامتر .. بعد از 29 اسفندت خبری نیستها ..
بگذار ما هم با دل آرام به صاحبت تحویلت بدیم .. لطفا ..
افرین که نوشتی عزیز
منم همینقدر کار دارمممممممم
برای جاری هم عیدی میخری ؟
به بههههههههه موهات مبارکککککککککککک حتما خوشگل شدی
آره عزیزم .. هر سال نقدی .. پارسال کتاب .. امسال هم نمیدونم چه کنم
مرسی عزیزم ..
ای وای اینجوری نگو تو رو خدا من استرس گرفتم . بیشتر از همه ناراحت فریزر خالیت شدم . مهمون بیاد پی چیگار باید بکنی ؟ هی وای
موهات رو عشقه . فکر کنم خیلی زیبا تر شده باشی . کاش عکسی میزاشتی . من خیلی این رنگ مو رو دوست دارم
واقعا نمیدونم .. البته ما مهمون شام و نهار نداریم .. جز خانوادهها .. اونم خدا بزرگه
مرسی عزیزم ..
عزززیزززز دلم...امیدوارم بتونی به همه کارات برسی....
چه خوب کردی ک نوشتی ...روزا خفه میشم بس ک وسط کار وبلاگ شماها رو بار میکنم و میبینم خبری نیست ...باز ای ول به تو ...
امیدوارم تاااا همیشه زندگیتون پر از آرامش باشه دوستی :) و تو همراه پر از آرامشی باشی برای همراهی کردن مردی ک عاشقونه دوستش داری ....این آرامشه تو زندگی غوغا میکنه ...امیدورام همیشه داشته باشیش
مرسی عزیزدلم ..
آخی .. منم گاهی اینطوری میشم .. دلم میخواد ببینم بچهها فعالانه مینویسن ..
بهترین دعا رو در حقم کردی عزیزم .. الهی آرامش سهم همه باشه
مبارک باشه عززززیزمممممممم
من هم دارم میدوم اما اروم....
موقشنگ من عجب توصیفی کردی دل مارو اب کردی...یه باربی خوشگل شدی پس خصوصا با اون روسری
مرسی
عزیزم .. لطف داری ..
باربی که نه .. هنوز تا باربی شدن راه دارم ..
همیشه اخر سال همینه
بله ..
اخ اخ جمله اخرت رو خیلی خوب گفتی... واقعا چرا این روزای اخر سال میدوئه؟!!
نمیدونم واقعا ..