کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

738


قضیه کاملا جدی یه ..

دوست دارم بنویسم .. مثل وقتهایی که فقط کافی بود صفحه word را باز کنم تا کلماتم جاری بشن .. ولی ..

شاید اعجاز محیط نارنجی بود که به نوشتن مشتاقم می کرد .. شاید اتاق سفید و تک رنگ اینجا کلمه ها را محو می کنه .. کسی چه میدونه ..

.

چند ماهی هست از تغییر کارم میگذره .. اواخر کار قبل شده بودم یک قاصدک که در هاون کوبیده میشه و عصاره ش در میاد .. به شدت عصبی و خسته و اشک آلود ..

حالا خدا را شکر اوضاع خوبه .. حس های مثبت زیادی به سراغم آمده و حال بهتری دارم .. و قدر میدونم و خدا را شاکرم و البته به خودم هم افتخار میکنم .. می تونستم زودتر استعفا بدم و با خاطره ی نه خیلی خوب اینجا را ترک کنم .. ولی ماندم و تجربه ی خوب کاری در این محیط را کسب کردم و گوشه صندوق خاطراتم جا دادم .. شاید بشه گفت صبر کردم و تلاش .. تا به جایی که دوست داشتم برسم .. خوشحالم .. و شاکر ..


نظرات 1 + ارسال نظر
نفیس 5 مرداد 1394 ساعت 05:12

کار نو مبارک باشه
وقتی یک نفر از محیط کارش راضی هست از ته دلم شاد میشم چون خودم سختیها کشیدم در محل کارم
امیدوارم موفق باشی در جایگاه جدید

ممنونم نفیس جان ..
از آذر سال قبل این تغییر اتفاق افتاد .. به مرور حالم بهتر شد خدا رو شکر ..
این رضایت البته نسبی هست .. نسبت به کار قبلی الان شرایطم خیلی بهتره خدا رو شکر ..
ممنونم از اینهمه محبتت

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد