کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار
کنج ِ دنج

کنج ِ دنج

گاه نگار

693


5 سال گذشت .. از روزی که به هم گفتیم “بله” ..

به خوبی‌های هم .. به مهربانی‌های هم .. به لبخندهای هم .. به زیبایی‌های هم .. و به هر چه غیر از این ..

88/8/8 را رساندیم به 93/8/8 ..

.

به امید لبخند و مهربانی و احترام .. به امید عشق ..

به امید همه خوبی‌های همیشگی ..






692


یه حس قلقلکی دارم .. یه لبخند ذوق زده‌گانه‌ی کوچولو .. همین ..


خدایا ممنونم ازت .. این هدیه را فقط از طرف تو می‌دونم .. به پاس ..... به پاس همه آنچه خودت میدونی .. ممنونم از این دلگرمی ..

این هدیه را میذارم به حساب اینکه خواستی بهم بگی خوب حواست به من هست ..

ممنونم ازت ..


 

 

 

 

بامزه اینجاست که سر انتخاب همین کد مردد بودم .. و در وقت اضافه این کد را به انتخاب‌هام اضافه کردم ..




676


خانه تمیز شده .. خورشت قیمه روی اجاق در حال جا افتادن .. سیب زمینی‌های خلالی‌ی ظریف و منظم، سرخ شده و بادمجان‌های قلمی درسته .. با شکاف روی شکمشان .. نمک خورده و آماده سرخ شدن ..

کاهوها شسته شده و ضد عفونی شده .. پودینگ وانیل آماده و با چند تا دونه پسته مغز شده، تزئین شده .. و بستنی سنتی آماده توی فریزر .. برای مخلوط شدن با آب هویج‌های نارنجی و شیرین ..

همه چیز آماده یک وعده غذای دو نفره .. یک پذیرایی خانومانه .. به سبک یک خانم خانه‌دار .. برای یک خانم شاغل که دو روز مرخصی گرفته و خیلی از کارهای عقب افتاده‌ی خانه را جلو انداخته و وقت داشته سر فرصت .. اول وقت .. یه سر به تره بار محل بزنه و خرید روزانه داشته باشه و سر فرصت و با حس و حال غذا درست کنه و سر حوصله منتظر جا افتادن خورشتش و دم کشیدن زعفرانش باشه .. و سر فرصت کاهو بشوره و با کاهوهای حسابی خشک شده سالاد درست کنه .. و ...

و منتظر رسیدن همسر .. ساعت گوشیش رو چک کنه .. یا گاهی چشم بدوزه به ساعت چوبی روی دیوار سالن ..

بره روی تخت ِ تمیز و تازه ملحفه عوض شده .. به بالشت تکیه بزنه و کتاب تازه‌ش رو ورق بزنه و ... لذت ببره .. از نوری که توی خونه پاشیده شده .. از بوی تمیز خونه .. از عطر غذا .. از لباس خانه‌ی تمیزش .. از موهای شسته شده و تمیزش .. از ریمل با حوصله روی مژه نشانده شده‌ش .. از رژ گونه‌ش ..

.. لذت ببره از سکوت .. از نبودن صدای پیچ گوشتی شارژی .. و نبودن صدای زنگ خوردن‌های بی‌وقفه تلفن روی میز کارش ..

.

وقت شام .. اولین قاشق را بذاره توی دهانش و منتظر تایید همسر نشه و خودش اعلام کنه “عجببببب خورشتی شده‌ها” .. و همسر عزیزش .. با تاکید اعلام کنه “ واقعا عالی شده .. خیلی وقت بود اینطور غذات جا نیفتاده بود ..”



674


...

لقمه‌ لقمه از مهربانی‌ تو .. با طعم پنیر .. کره .. و مربای خانگی ..


و من ِ دل کوچک ِ این روزها .. گلو را با بغض ِ فرو خورده، تر می‌کردم .. و محبت تو نوش ِ جانم بود ..

مرد ِ چشم مشکی ِ سپید قلب من :)



 


* عکس از چند روز قبل روی گوشی مونده بود و نمی‌دونستم چطور حس و حالم را بنویسم ..
وقتی فقط فرصت برای آماده کردن صبحانه داشتم ..

و عاشق اندازه‌های جور و واجور لقمه‌هایی شده بودم که برام اماده کرده بود :)
مهربون :)


673


زندگی گاهی می‌تونه خیلی خوش طعم بشه .. وقتی تصمیم میگیرید دو تایی به جای ماندن در ترافیک ِ ساعت 7 غروب .. در ِ ورودی شهر کتاب را باز کنید و بچرخید بین کتاب‌ها .. با موسیقی ملایم .. معطر به اسانس‌های شیرین ..

کتاب ورق بزنید و هیچ نگران ِ هر چه که بیرون .. روی زمین‌های شهر شلوغ .. جا گذاشته‌اید نباشید ..

کتاب ده پرسش درست ..... را بخرید .. و خیلی کتاب‌های دیگر را نخرید .. و به آخر ماه ‌ِ نزدیک فکر کنید ..

لوازم تحریر ببینید . عاشق منگنه‌ی تپل و قرمز و نارنجی بشید .. و .... غروب‌تان جایی خیلی دورتر از خانه .. شکل بگیره ..

و حسن ختامش بستنی نونی و فالوده بستنی با طعم آبلیموی منـ..صور باشه ..

.

گاهی باید .. بااااااید همه‌ی دنیا را معطل بذارید .. که دنیا شمایید .. دنیا احساس شماست .. قلب شماست .. و بی‌رحمانه مدت‌ها اصلی‌ترین آفریده ی زندگی خودتان را ندیده گرفته بودید ..




برایان تریسی:


یادگیری مداوم شرط لازم موفقیت در هر زمینه‌ای است.